English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (8157 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
burst U محل اصابت گلوله
bursts U محل اصابت گلوله
impact point U محل اصابت گلوله
point of impact U محل اصابت گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
hit U اصابت گلوله
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت گلوله
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting U اصابت گلوله
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
impact U اصابت گلوله
impacts U اصابت گلوله
pattern U نقشه طرح اصابت گلوله ها
patterns U نقشه طرح اصابت گلوله ها
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
absolute deviation U انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
bilateral spotting U دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
line of impact U خط اصابت گلوله
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
Other Matches
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
best gold U تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
hitting U اصابت
hits U اصابت
impingement U اصابت
access U اصابت
accessed U اصابت
accesses U اصابت
accessing U اصابت
hit U اصابت
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
onset U هجوم اصابت
shot U اصابت کرده
direct hits U اصابت مستقیم
direct hit U اصابت مستقیم
shots U اصابت کرده
surface of impact U سطح اصابت
point of impact U نقطه اصابت
impact area U محل اصابت
hit ratio U نسبت اصابت
impact point U نقطه اصابت
hit U اصابت موفقیت
thunderstroke U اصابت صاعقه
hits U اصابت موفقیت
impact pressure U فشار اصابت
hitting U اصابت موفقیت
strike U اصابت اعتصاب کردن
beatten zone U منطقه مورد اصابت
attacks U اصابت یا نزول ناخوشی
attacked U اصابت یا نزول ناخوشی
impact registration U ثبت مرکز اصابت
effective pattern U منطقه اصابت موثر
impact U اصابت اثر شدید
attack U اصابت یا نزول ناخوشی
center of impact registration U ثبت مرکز اصابت
impacts U اصابت اثر شدید
strikes U اصابت اعتصاب کردن
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
impact U با شدت اصابت کردن ضربت
impacts U با شدت اصابت کردن ضربت
hitting U اصابت کردن به هدف زدن
hits U اصابت کردن به هدف زدن
hit U اصابت کردن به هدف زدن
the lot fell upon me U قرعه بنام من اصابت کرد
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
direct hit U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
direct hits U گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
bull's-eyes U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's eye U قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bomb impact plot U بردن محل اصابت بمب روی نقشه
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
skittle U که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
fire ball U گلوله
shot U گلوله
ball U گلوله
globe U گلوله
pellet U گلوله
clues U گلوله نخ
projectile U گلوله
clue U گلوله نخ
bullet-proof U ضد گلوله
round U گلوله
roundest U گلوله
glomerule U گلوله رگ
shell proof U ضد گلوله
rounds U گلوله ها
line shot U گلوله در خط
gunshots U گلوله
shots U گلوله
bullets U گلوله
globes U گلوله
cartridges U گلوله
gunshot U گلوله
cannon proof U ضد گلوله
cartridge U گلوله
bullet گلوله
bullet-proof U ضد گلوله کردن
canon ball U گلوله توپ
blank cartridge U فشنگ بی گلوله
blank catridge U گلوله سلام
can , not observe U گلوله ناپیدا
burst center U مرکز گلوله
bulletproof U ضد یا مانع گلوله
cannon proof U ضد گلوله توپ
cannon shot U گلوله توپ
cannonball U گلوله توپ
shafts U خدنگ گلوله
bombardment U گلوله باران
bombardments U گلوله باران
trajectories U مسیر گلوله
trajectory U مسیر گلوله
trajectory U خط سیر گلوله
plumb U گلوله سربی
buckshot U گلوله سربی
fragments U بسک گلوله
lost U گلوله ناپیدا
fragmenting U بسک گلوله
shells U گلوله توپ
live round U گلوله جنگی
base spray U بسکهای ته گلوله
base fuze U ماسوره ته گلوله
ballistic trajectory U خط سیربالیستیکی گلوله
shell U گلوله توپ
shelling U گلوله توپ
trajectories U خط سیر گلوله
incendiary U گلوله اتش زا
fragment U بسک گلوله
shilleilagh U گلوله شلیلاق
smoke projectile U گلوله دودانگیز
number of rounds U تعداد گلوله ها
plumb bob U گلوله شاقول
smoke round U گلوله دودانگیز
loading tray U سینی پر کن گلوله
snow ball U گلوله برف
illumination round U گلوله منور
starshell U گلوله منور
illuminating shell U گلوله منور
single shot U گلوله منفرد
ounce of lead U گلوله سربی
shell room U انبار گلوله
shell proof U ضد نفوذ گلوله
shell fragments U قطعات گلوله
shell fragments U بسک گلوله
shoot down U با گلوله کشتن
rotating band U کمربند گلوله
projectile flat U سکوی گلوله
potshot U گلوله هوایی
shrapnel shell U گلوله انفجاری
piercing shell U گلوله ثاقب
star shell U گلوله نورافشان
gunshot wound U زخم گلوله
tracer shell U گلوله رسام
drill ammunition U گلوله مشقی
trial shot U گلوله ازمایشی
conglobate U گلوله شدن
clew U گلوله نخ گره
clew U گلوله کردن
bullet-proof U پاد گلوله
center of burst U مرکزاصابت گلوله
cease loading U گلوله را پرنکنید
cartouche U گلوله توپ
to toll up U گلوله شدن
equivalent service rounds U گلوله معادل
gun stone U گلوله توپ
gun shot U گلوله توپ
graupel U گلوله برف
star shell U گلوله منور
sugarplum U گلوله نبات
globus hystericus U گلوله هیستریایی
gilding metal U روکش گلوله
gas shell U گلوله دودانگیز
fixed shell U گلوله متصل
to round up U گلوله کردن
cartouch U گلوله توپ
bombarding U گلوله باران
beehive U گلوله ضد نفر
ditto U گلوله در راه
missiles U گلوله موشک
missile U گلوله موشک
shrapnel U گلوله ضد نفر
shrapnel U گلوله نارنجکی
shrapnel U گلوله افشان
shrapnel U گلوله انفجاری
beehives U گلوله ضد نفر
slug U گلوله بی شکل
slugged U گلوله بی شکل
bombarded U گلوله باران
bombard U گلوله باران
plummets U گلوله سربی
plummeting U گلوله سربی
plummeted U گلوله سربی
plummet U گلوله سربی
cannon balls U گلوله توپ
cannon ball U گلوله توپ
slugs U گلوله بی شکل
shoots U گلوله زدن
fireball U گلوله انفجاری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com